حداکثر سرعت یک معیار کلیدی در ورزش فرمول 1 است. همانطور که از نام آن پیداست، سرعت شما را دقیقاً همانطور که از بالای گوشه عبور می کنید اندازه می گیرد.چرا مهم است؟زیرا واقعاً سرعت کلی و مهارت های رانندگی شما را تعیین می کند.سرعت شما در بالای پیچ به ترمزگیری و پیچیدن دقیق بستگی دارد.هنگامی که این دو کار را انجام دهید، در سریع ترین زمان ممکن به اوج خواهید رسید که سرعت شما را در خروجی به حداکثر می رساند و در نهایت سرعت شما را در قسمت بعدی مسیر افزایش می دهد.
همین اصول در مورد دوچرخه سواری کوهستان نیز صدق می کند.این در مورد ترمز مناسب و پیچیدن مناسب برای عبور از راس و پیچ با حداکثر سرعت است.در حالت ایده آل، غلبه بر قله به این معنی است که شما اصلاً ترمز را نزنید، اما خیلی زود رکاب بزنید.بنابراین، شما با اینرسی می چرخید.اگر یک پیچ سراشیبی باشد، جاذبه زمین را فرا می گیرد.اگر به درستی ترمز کنید، لاستیکها تا حد مجاز خود رانده میشوند - کشش اما بدون لغزش - و از گوشه خارج میشوید و وقتی دوچرخه صاف میشود، آماده پدال زدن خواهید بود.
در اینجا چیزی است که من بعد از چند بار سوار شدن بر روی دوچرخه شیطانی "The Follow" به آن رسیدم.حداکثر سرعت من در مقایسه با دوچرخه های دیگری که سوار شده ام بهتر شده است.چرا؟زیرا برای همین است.
دوچرخه سواری کوهستان به دسته دیگری از دوچرخه ها تبدیل شده است.می تواند بسیار ظریف باشد و من مطمئن هستم که افراد زیادی به این عنوان جدید آفرود خواهند خندید.با این حال، پس از بیش از 30 سال دوچرخه سواری در کوهستان، تکامل این ورزش و نوآوری های تکنولوژیکی آن به طور طبیعی منجر به این شد: دوچرخه سواری کوهستانی خارج از جاده.
این هیبریدی است که در یک ماشین، سراشیبی (DH) و کراس کانتری (XC) را ترکیب می کند.بله، آنها در انتهای مخالف طیف دوچرخه کوهستان قرار دارند.دوچرخه های DH دارای سیستم تعلیق 200 میلی متری هستند.آنها سنگین هستند، با هندسه فوق العاده نرم، دوشاخه های تاج دوگانه، شوک های فنر سیم پیچ، لاستیک های تهاجمی و محدوده دنده تنگ، تنها کاری که باید انجام دهید ضربه زدن به پدال است.در مقابل، دوچرخه های XC معمولاً حدود 100 میلی متر تعلیق دارند.آنها سبک وزن هستند، دسته های تخت با لاستیک های چرخش سریع و حداکثر برد دنده دارند.شاید جام مقدس بهترین هر دو جهان باشد: دوچرخه ای که به اندازه کافی سریع برای بالا رفتن از تپه ها است و در عین حال فرودهای بسیار تهاجمی (و مطمئن) را نیز تسهیل می کند.
برخی از مردم ممکن است فکر کنند، "آیا دوچرخه های تریل برای این کار هستند؟"من جواب میدادم: «نه واقعاً.»متوجه شدم که در دنیای دوچرخه سواری کوهستان جایی برای مردان وجود ندارد.من عاشق دوچرخه های فوق سبک 100 میلی متری XC هستم.من عاشق دوچرخه های اندرو 160/170 میلی متری شیک هستم.و در نتیجه این بررسی، من عاشق دوچرخههای تریل 120 میلیمتری هستم.هر چیز دیگری در این بین چشمگیر است.هیچ چیز خوبی در مورد این دوچرخه های 130-150 میلی متری وجود ندارد.آنها فقط در حد متوسط خوب هستند.اگر این باعث می شود فکر کنید این یک منحنی دمبل کلاسیک است، حق با شماست.مانند بسیاری از چیزهای دیگر در تجارت و زندگی، تمام لذت دوچرخه سواری در کوهستان را می توان در ورزش های شدید یافت.
بنابراین چگونه می توانید یک دوچرخه تریل بخرید؟از آنجایی که این یک دسته جدید است، شما لزوماً دوچرخه هایی را که از قبل مشخص شده اند با این جزء متعادل پیدا نخواهید کرد.به احتمال زیاد مجبور خواهید بود آن را به عنوان یک ساخت سفارشی یا با برخی به روز رسانی های گزینه بسازید.بنابراین، این رویای من برای یک کشور است.
این قاب نمادین قلب و روح موتور سیکلت است.همانطور که ممکن است به خاطر داشته باشید، من در سال 2018 نامزدی The Follow را برای دوچرخه کوهستانی دهه برای پیشگام بودن هندسه مدرن 29er که در فرودها طولانی، سست و سریع است، انتخاب کردم.در حالی که ما آن را به این صورت توصیف نمی کنیم، این دوچرخه یک پیشگام دوچرخه تریل است.اگر به عقب برگردید و نظرات را بخوانید، معمولاً عملکرد نزولی این قاب سفر کوتاه (120 میلی متر) و همچنین توانایی بالا رفتن آن را تحسین می کنند.با این حال، تمرکز اصلی بر توانایی سقوط آن بود.چگونه یک دوچرخه 120 میلی متری می تواند به این خوبی پایین بیاید؟این یک سردرد جمعی است.
اما این نسل اول پیروان بود و حالا نسل سوم.تغییرات بزرگ یک لوله صندلی 77 درجه شیب دار است که موقعیت بالا رفتن را بهبود می بخشد.محورهای تعلیق سفت تر برای پایداری و دوام بیشتر؛مسیریابی کابل داخلی برای ظاهری زیباتر.فاصله مبهم بین خروجی های عقب Super Boost (157 میلی متر).
آخرین گزینه طراحی ارزش کاوش را دارد زیرا این طرح ساخت رویایی را به هم می زند.تا آنجا که من می دانم، تنها Evil و Pivot Bikes این استاندارد جدید را (اگر بتوان آن را اینطور نامید) تا کنون پذیرفته است.این تقریباً 6 درصد بیشتر از فاصله رایج تر 148 میلی متری Boost است و دلیل آن این است که چرخ های 29 اینچی بهتر کار کنند.با گشاد کردن قسمت پایین مثلث چرخ (توپ)، می توان چرخ های سفت تر را بنداند.بر اساس یادداشت قبلی من در مورد حداکثر سرعت، این به شما امکان می دهد قبل از خم شدن و خارج شدن از مسیر، بار روی چرخ را افزایش دهید.این به طور موثر محدودیت های فیزیکی دوچرخه را از بین می برد و به حداکثر سرعت و سرعت کلی اجازه می دهد.همچنین چرخ دنده عقب را بیشتر فشار می دهد، که می تواند آن را در معرض ضربه های سنگی قرار دهد، اگرچه این موضوع تاکنون برای من مشکلی نداشته است.
اولین فکر من بعد از سوار شدن به این نسخه جدید این بود: "چطور این همه منتظر ماندم تا فالوور دیگری پیدا کنم؟"آن سه سال خوب بود.و این بار به جای سایز متوسط سایز بزرگ را انتخاب کردم.من 5'10 اینچ هستم، که من را جایی در وسط قرار می دهد، اما من پاهای بلندتری دارم، بنابراین قفسه های زیادی روی دوچرخه ام دارم.این قطعا درست است زیرا در سرعت های بالاتر پایدارتر احساس می شود.یک جا بطری می تواند یک بطری آب بزرگ را در خود جای دهد.
درمان زیر بصری و الهام بخش است.این شما را وادار می کند تا محدودیت های خود را بیابید، اما زمانی که از آن فراتر می روید بسیار زیاده روی می کند.هنگامی که در یک مسیر تکی سریع و خشن مانند پیستهای معروف CMG در پارک سیتی مسابقه میدهید، وزن خود را روی پاهای خود میگذارید و به سیستم تعلیق عقب اجازه میدهید تا کار خود را برای جذب ناهمواریهای سریع و صاف ماندن انجام دهد.این سبکترین قاب در کلاس خود نیست، اما یک توافق کوچک در مورد سختی آن در گوشهها و سرازیری است.
انتخاب من از مشخصات کامپوننت برای این ساخت رویایی معمولاً شامل چند سوال ساده است: آیا این کامپوننت باید به سمت DH یا XC متمایل شود؟آیا این باعث می شود که من سریعتر به سمت بالا یا پایین شیب حرکت کنم؟وقتی صحبت از سیستم تعلیق به میان میآید، همه چیز در مورد افت است که مرا به فاکس میرساند... بهویژه شاخک Fox Factory 34 SC با 120 میلیمتر سفر.کشور همه جا نوشته شده است.34 استاندارد کمی سنگین است و 32 بشکه ای ندارد.این تعادل کامل را فراهم می کند.
در واقع، گاهی اوقات احساس میکنم که سوار یک فاکس 36 150 میلیمتری هستم. در حالی که این دوچرخه فقط 20 میلیمتر بیشتر از دوچرخه XC من حرکت میکند، مانند یک چنگال اندرو با ضربههای سخت برخورد میکند – ضربهها میتوانند باعث افتادگی شوند.این تا حد زیادی به دلیل کانال بایپس جدید ساق پا است که افزایش فشار هوا را کاهش میدهد و احساس ضربه راحتتری را ایجاد میکند.و کمان گوساله فوق سخت.در ترکیب با محورهای عبوری، از گیرکردن استرات تحت بار جلوگیری می کند.مانند فریم های زیر، Factory 34 SC بسیار بالاتر از کلاس وزن خود است.
در مورد شاکها و شوک عقب Float DPS، یکی از گزینههایی که برای XC به آن متمایل هستم، استفاده از نسخه کنترل از راه دور FIT4 برای هر شوک است.دارای یک اهرم از راه دور نصب شده روی فرمان است که به شما امکان می دهد موقعیت های باز، متوسط و محکم چنگال را به سرعت فشار دهید و در حین پرواز ضربه بزنید.یک بار برای انتخاب "Medium" و یک کلیک دیگر برای انتخاب "Brand" کلیک کنید.سپس یک بار کلیک کنید تا به حالت باز (نزولی) برگردید.من شخصاً ترجیح می دهم با مهار تقریباً قفل صعود کنم.دوست دارم از زین بیرون بیایم و احساس کنم سکوی محکمی زیر پاهایم دارم.به همین دلیل است که سال گذشته سیستم خدمه پرواز RockShox را برای دوچرخههای اندرو ستایش کردم.این نسخه از فاکس دستی است، اما کار را با حداقل کاهش وزن انجام می دهد.او فقط به یک غرفه خلاقانه با یک پیپت نیاز دارد.
وقتی صحبت از راهاندازی سیستم تعلیق میشود، The Follow یک راهنمای افت در قاب تعبیه شده است و فاکس دستورالعملهایی در مورد نحوه تنظیم Float DPS متناسب با وزن سوار دارد.اما من روش جدیدی پیدا کردم که آن را "فشار دادن پدال به اضافه پنج" می نامم.من به تدریج افت (PSI) را کاهش می دهم تا جایی که به طور اجتناب ناپذیر شروع به رکاب زدن می کنم، سپس 5 PSI افزایش می دهم.این کار کمک فنرهای عقب را به حداکثر می رساند و عواقب خطرناک ضربات پدال را که می تواند جدی باشد، مانند پرواز بر فراز میله، به حداقل می رساند.
فناوری چرخهای کربنی در چند سال گذشته مسیر طولانی را طی کرده است و من قصد داشتم از چرخهای XC در این دوچرخه استفاده کنم.اینجا جایی است که میخواهم وزن خود را کاهش دهم و از دوچرخههای XC خود میدانم که عملکرد را قربانی نمیکنم.با این حال، به سرعت متوجه شدم که فاصله Super Boost از Evil گزینه های من را محدود می کند.خوشبختانه تنها مورد موجود (که من پیدا کردم) Industry Nine است که بهخاطر قطبهایش شناخته شده است اما با حلقههای کربنی و چرخهای کامل سیستم پیشرفت زیادی کرده است.
در واقع، افراد Evil Bikes چرخهای کربنی Ultralight 280 را برای این دوچرخه توصیه میکنند و پشتیبانی آنها تفاوت را ایجاد میکند.در اینجا من نیز بر زیبایی شناسی سیاه و قرمز مستقر شدم.Industry Nine یک چرخساز آنلاین عالی دارد که میتوانید از بین رنگهای مختلف برای توپیها و پرههای خود انتخاب کنید.در این مرحله، چرخ های سفارشی شما دست ساز شده و مستقیماً برای شما ارسال می شود.
همانطور که گفته شد، فاصله Super Boost همراه با این چرخ ها این دوچرخه را به یک قاتل مطلق تاقچه تبدیل می کند.در بیش از 200 مایل رانندگی تهاجمی، من هیچ نشتی نداشتم.یک نقطه ضعف این است که هاب های 24 سوراخه Hydra SB57 فقط برای پایه روتور 6 پیچی موجود است.من طرفدار CenterLock هستم، اگرچه بیشتر به راحتی/زیبایی شناسی است تا عملکرد.
یکی از ملاحظات کلیدی پیشرانه، یافتن میل لنگ با عملکرد بالا با فاصله مناسب برای قسمت عقب Super Boost بود.یکی از بهترین (و امن ترین) گزینه هایی که من پیدا کردم، میل لنگ Shimano XTR FC-M9130-1 است.بله، اینها اسپینر هستند.آنها به اندازه کافی آفست (ضریب Q) برای شماره گیری در خط زنجیر صحیح دارند زیرا نوار کاست زیاد به بیرون رانده می شود.آنها تقریباً به اندازه میل لنگ XC سبک و قوی هستند.من همچنین از میل لنگ دوچرخه کوهستانی 170 میلی متری استفاده می کنم تا ضربه پدال را به حداقل برسانم.
با این حال، از آنجایی که این یک ساخت رویایی است، من یک براکت و چرخ زنجیر پایینی را انتخاب کردم.اولی توسط Enduro Bearings ساخته میشود که جایگزینهای XTR مانند XD-15 را با سطوح فولادی نیتروژن تصفیهشده و یاتاقانهای سرامیکی سیلیکون نیترید درجه 3 صاف کره میسازد.در مورد حلقههای زنجیر، Wolf Tooth طیف وسیعی از حلقههای زنجیر را ارائه میکند، از جمله آنهایی که نه تنها برای پیشرانههای 12 سرعته نصب مستقیم Shimano، بلکه با فواصل زمانی Super Boost نیز طراحی شدهاند.آنها از آلومینیوم 7075-T6 ساخته شده اند و در انواع 30، 32 و 34 تن موجود می باشند.من در ابتدا با 32t رفتم اما در نهایت به 30t بر اساس پیشرانه کاست رسیدم.
بیایید در مورد دنده صحبت کنیم.شیمانو دو کاست 12 سرعته XTR و دو دنده عقب را برای پیشرانه 1X ارائه می دهد.کاست سفت تر (10-45t) سبک تر از 10-51t است و پرش کمتری بین دنده ها دارد.این امکان استفاده از یک دنده عقب XTR با قفس مرکزی را فراهم می کند، که همچنین سبک تر است و کمتر مستعد برخورد به سنگ است.به نوعی، بیشتر شبیه یک راه اندازی DH است: جمع و جور و محتاط.باز هم، این باعث میشود حلقه جلویی 30 تنی بهترین انتخاب برای حداکثر برد پایینتر باشد.با این حال، برای روشن بودن، این تنظیم صحیح برای مسیرهای طولانی جاده نیست.به عنوان یک شیرین کننده، برای کارایی و عملکرد بیشتر، قرقره های استوک را با قرقره های سرامیکی Enduro Bearings جایگزین کردم.
ترمز یکی از مهم ترین اجزای رانندگی خارج از جاده است.این ترمزهای دیسکی مورد علاقه من از زمان معرفی XTR 9100 بوده اند. نسخه دو پیستونه برای کراس کانتری عالی است، اما استفاده در کشور به چهار پیستون در هر کالیپر نیاز دارد.شاید بتوانید برای کاهش وزن، چهار در جلو و دو در عقب قرار دهید، اما من چهار در چهار را انتخاب کردم.همانطور که قبلاً بارها گفته ام، برای حرکت سریع باید سرعت خود را کاهش دهید.آنها برای ترمزگیری قدرتمند با حداقل خستگی دست به روتورهای 180 میلی متری XT جلو و عقب (6 پیچ) متصل می شوند.صادقانه بگویم، اگر Fox Factory 34 SC با آن خوب بود، احتمالاً یک روتور 203 میلی متری در جلو قرار می دادم.افسوس، تا 180 میلی متر.
احتمالاً این منطقه ای است که من بیشتر به آن فکر می کنم.لاستیک آفرود ایده آل چیست؟عرض ایده آل چقدر است؟چقدر زیاد است... یا خیلی کم؟
نتیجه گیری اول: لاستیک های 2.4 اینچی بهترین انتخاب برای استفاده در خارج از جاده هستند.آنها دارای حجم و آج کافی برای اتصال و ایجاد بالشتک اضافی بدون وزن کردن بی مورد دوچرخه هستند.البته فقط در این بعد طیف وسیعی از لاستیک ها وجود دارد.بنابراین واقعاً به الگوی آج می رسد.آنها باید سریع غلت بزنند و همچنین به اندازه کافی تهاجمی باشند تا در گوشه ها نگه دارند.قسمت جلو مخصوصاً برای شروع پیچها به دستگیرههای جانبی قوی نیاز دارد، و در حالی که میتوانید برخی از تایرهای عقب را کنار بگذارید، اما بیشتر در مورد کشش در تپهنوردی است.
خوشبختانه Maxxis راه حل کاملی برای لاستیک جلو دارد.اگرچه Minion DHR II به عنوان یک لاستیک عقب طراحی شده است، اما لاستیک سریعی با تمام ویژگی هایی است که برای عبور از نرده ها و گرفتن شیب ها از خم نیاز دارید.هنگام تنظیم پیچ ها، دستگیره مرکزی ترمز خط مستقیم کافی را فراهم می کند.این تایر را می توان به راحتی به عنوان Minion DCF II دوباره راه اندازی کرد.
با سوار شدن بر WTB Ranger در ساختهای قبلی، میدانم که عملکرد آن در جلو و عقب چگونه است.به خصوص نسخه مشکی دیواره آن که تنها 875 گرم وزن دارد، فوق العاده بادوام و مقاوم در برابر فشار است.چند بار فکر کردم پنچر است - احساس و شنیده شد - اما لاستیک متوقف شد.ترکیب لاستیکی بسیار چسبنده است و در صعودهای شیب دار کشش را حفظ می کند.
نکست دارای لوله بالایی بلند است که به این معنی است که می توانید از ساقه کوتاه تری استفاده کنید.وقتی صحبت از فرمان می شود، این قسمتی است که می خواهید به DH در مقابل XC تکیه کنید.ENVE ترکیبی عالی از ساقه های M6 (50 میلی متر) و ساقه های M6 (با عرض کامل) را با بالابر 25 میلی متری ارائه می دهد.تا حد امکان سبک است، اما دوام استثنایی و حمل آسان را ارائه می دهد.من به طور آزمایشی در مورد همتایان ENVE M7 فکر می کنم، اما آنها بیشتر دوستدار enduro هستند.
هنگامی که فرمان به پایان رسید، برای مطابقت با هاب ها، به هدست و اکسل های Wolf Tooth تغییر مکان دادم.در حالی که من دستگیره های فوم Wolf Tooth را امتحان کردم، در نهایت به دستگیره های انتهایی ODI Vans Dynaplug Convert رسیدم.اگر با Dynaplug آپارتمانی را بازسازی نکرده اید، هرگز آپارتمانی را بازسازی نکرده اید.چیزی جز معجزه نبود.فقط سوراخ را ببندید، لاستیک را دوباره باد کنید و بروید.این دسته ها دارای چهار شاخه (دو شاخه در هر طرف) هستند که به طور محتاطانه در انتهای میله پیچ می شوند.یک تغییر کامل بازی
برای پیپت، من ابتدا Fox Factory Transfer SL جدید را با 100 میلی متر سفر امتحان کردم که 25٪ سبک تر از Transfer استاندارد است.این یک پس انداز بزرگ است.با این حال، آن نیز باینری است.پس یا بالا می روی یا پایین.هیچ هیدرولیک بین آنها برای پشتیبانی از ستون ها وجود ندارد.پس از چند سواری، متوجه شدم که در عقبنشینی به این موقعیتهای میانی واقعاً نیاز است - به طور خلاصه، برای صعودهای فنی، برای پدال زدن در زمینهای تپهای، صندلیها مانعی ندارند.
من در نهایت Transfer SL را با دوچرخه XC خود جایگزین کردم و سپس از RockShox Reverb AXS او برای ادامه کار استفاده کردم.انتقال استاندارد نیز گزینه خوبی است، اما گزینه ای است که در دسترس من است.بنابراین وزن دوچرخه XC خود را برداشتم و قفسه بیرونی شهر برای ایول را پیدا کردم.جوی استیک AXS با ریموت فاکس در سمت چپ نیز کار می کند.در پایان، من زین بسیار سبک WTB Volt Carbon را انتخاب کردم تا وزن را حتی بیشتر کاهش دهم بدون اینکه راحتی را به خطر بیندازم.
اگر از منظر XC به آن نگاه می کنید، به راهی برای اندازه گیری توان خروجی نیاز دارید.از آنجایی که شیمانو هنوز یک قدرت سنج داخلی MTB ارائه نمی دهد، پدال های نسبتا جدید Garmin Rally XC200 بهترین هستند.وقتی نوبت به اندازهگیری و بهینهسازی نیرو میرسد، این مدل دوطرفه اطلاعات بیشتری را نسبت به آنچه که تا به حال نمیدانید با آن انجام دهید به شما میدهد.هر پا را بهطور مستقل اندازهگیری میکند و میزان عملکرد هر پا در کل حرکت پدال، میزان قدرتی که هنگام نشستن و ایستادن تولید میکنید، وضعیت گیره شما چقدر عالی است و موارد دیگر را اندازهگیری میکند.
یکی از بهترین ویژگی ها این است که آنها مطابق با استاندارد Shimano SPD طراحی شده اند که حداکثر سازگاری را برای کسانی که چندین دوچرخه کوهستان مجهز به شیمانو را سوار می شوند تضمین می کند.به عنوان یک پلت فرم پدال، آنها کمی جادارتر از پدال های شیمانو XC هستند.با این حال، باتری ها و وسایل الکترونیکی کمی وزن اضافه می کنند.همچنین متوجه شدم که آنها شناور بیشتری نسبت به پدال های شیمانو ارائه می دهند.در پایان، بزرگترین مزیت یک پاورمتر پدالی، امکان همراه داشتن آن در سفر و اجاره دوچرخه های دیگر است.شما هرگز قدرت خود را از دست نمی دهید.
بک کانتری به طور طبیعی به این معنی است که شما در سراشیبی تهاجمی خواهید بود، ریسک می کنید و خود را فراتر از محدودیت های خود فشار می دهید.این باید تعدادی انتخاب دنده دیگر را دیکته کند.برای فرود واقعی، من از کلاه تمام صورت POC Sports، محافظ های پشت، پد و شورت استفاده کردم.به طور طبیعی، من به دنبال یک رهبر در تجهیزات محافظ خارج از بزرگراه با عملکرد بالا بودم.
این یک کلاه ایمنی اندرو با پوشش عقب گسترده و چندین ویژگی ایمنی کلیدی، از جمله MIPS برای جلوگیری از ضربه چرخشی، یک چراغ RECCO برای جستجو و نجات، و یک "چشمک تقسیم" برای محافظت بیشتر از گردن است.همچنین دارای گواهی E-MTB برای ضربه زدن در سرعت های بالاتر است.طراحی عمداً عینک پسند است، بنابراین عینک را می توان در زیر گیره کوهنوردی نگهداری کرد و بند عینک هیچ یک از دریچه ها را مسدود نمی کند.با توجه به میزان محافظتی که ارائه می دهد، این کلاه دارای تهویه مناسب است.اگرچه این با آنچه که کلاه های ایمنی سبک XC ارائه می کنند فاصله زیادی دارد.پوشش کم اطراف گوش نیز انواع عینک هایی را که می توانید استفاده کنید محدود می کند.با سایه هایی که شقیقه های مستقیم دارند خیلی سازگار نیست.
بنابراین، من توصیه می کنم این کلاه را با عینک آفتابی POC Devour جفت کنید.آنها کاملاً با کلاه ایمنی مناسب هستند و به دست ها اجازه می دهند بدون تضاد با کلاه، دور گوش بپیچند.بهتر از همه، آنها محافظت از چشم و صورت عینک مانند را به شکل تنفس پذیرتری ارائه می دهند.به هر حال، دختران نوجوان من در واقع ظاهر را تکمیل کردند.بنابراین آنها توسط پلیس مد Gen-Z تایید شده اند.
من از زانوبند POC VPD برای سربالایی استفاده می کنم، اما برخی از مدل ها برای سواری در سربالایی کمی حجیم هستند.Oseus تعادل کامل محافظت، وزن، تنفس و آزادی حرکت را فراهم می کند.آنها همان بالشتک VPD را در زانو دارند که کمی به پایین ساق پا می رسد.آنها را می توان در صعودهای طولانی تا مچ پا پوشید و در هنگام فرود با زیپ بسته شد.تسمه های بالایی به گونه ای طراحی شده اند که در جای خود ثابت شده و تا شوند تا اندازه پد در حالت صعود کاهش یابد.آنها برای رانندگی خارج از جاده ایده آل هستند.
برای گزینه های دستکش بک کانتری، انتخاب کامل سراشیبی منطقی است.Resistance Pro DH دارای محافظت کافی از بند انگشت در برابر نجاری نامناسب است بدون اینکه خیلی سفت یا محدود کننده باشد.کف دست در نواحی کلیدی قرار داده شده است تا از ضربه و خستگی بدون آسیب رساندن به کشش و دست زدن جلوگیری کند.آنها به اندازه کافی برای سواری گرم XC قابل تنفس هستند و اثر انگشت سیلیکونی آن حس عالی اهرم ترمز را ایجاد می کند.روی انگشت شست حتی یک پارچه تری برای پاک کردن پوزه وجود دارد.
وقتی نوبت به انتخاب کفش های تریل دویدن می رسد، نظر شخصی من همه XC است.من کارآمدترین گزینه های پدال زدن را می خواستم، به این معنی که باید سبک و قوی، با تناسب کامل و تهویه عالی باشند.XC9 معیار را در هر دسته بندی تعیین می کند.من همچنین با آخرین مدلی که Shimano در اکثر مدل های رده بالای خود ارائه می دهد مشکل داشتم.از این گذشته، تمام کفش های دوچرخه سواری من کاملاً به سیستم بسته شدن BOA وابسته هستند.تنظیمات فشار در حین پرواز را می توان در حین پرواز تنها با چند کلیک روی صفحه تنظیم کرد که تفاوت زیادی در راحتی و عملکرد به خصوص در سواری های طولانی ایجاد می کند.
زمان ارسال: فوریه 23-2023